توضیحات
ارتباط بین بازده بازار سهام و سود حسابداری و این موضوع که چگونه و چه وقت بازار سرمایه به اطلاعات مربوط به سود، واکنش نشان می دهند، به منظور مطالعه کارایی بازار سرمایه و همچنین ارزیابی سودمندی اطلاعات موجود درصورت های مالی اساسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان صورت های مالی برای ارزیابی توان سود آوری، خالص جریانات ورودی وجه نقد و پیش بینی سودهای آتی از اطلاعات منعکس در سود حسابداری استفاده می کنند. سودمندی اطلاعات منعکس در سود حسابداری ، زمانی تأیید می شود که سود حسابداری بتواند سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در پیش بینی جریانات نقدی ، از نظر مبلغ ، زمان دستیابی و میزان عدم اطمینان کمک نماید. بازده اوراق بهادار ، انگیزه اصلی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است و ارزیابی و پیش بینی بازده بازار می تواند کمک مؤثری در اخذ تصمیمات منطقی سرمایه گذاران به حساب آید و نتیجه این امر نیز تخصیص بهینه منابع محدود جامعه است.۱-۲ بیان مسئلهحسابداری بهعنوان یک سیستم اطلاعاتی، دارای محصولاتی جهت دستیابی به مجموعهای از هدفهاست. هدف اصلی سیستم حسابداری تهیه اطلاعات مالی مفید برای تصمیمگیری است و شاید این منطقیترین و دقیقترین غایت است که بتوان برای حسابداری ترسیم کرد و صورتهای مالی اساسی (محصول اساسی سیستم حسابداری)، ابزار اصلی انتقال اطلاعات به استفادهکنندگان است.اصلیترین عاملی که هر سرمایهگذار در تصمیمگیریهای خود مورد توجه خاص قرار میدهد، نرخ بازده است.یعنی سرمایهگذاران به دنبال پربازدهترین فرصتها برای سرمایهگذاری مازاد منابع خود در بازارهای سرمایه هستند. از طرفی در زمینه پیشبینی بازده سهام که یکی از موضوعهای مورد علاقه سرمایهگذاران و محققان مالی است، تاکنون تلاشهای زیادی برای ارائه مدلی که بتواند بازده سهام را به نحو درخور اتکایی پیشبینی کند انجام شده است. تا دهه ۱۹۹۰ تصور بر این بود که مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) مدلی بدون نقص برای پیشبینی بازده سهام است، اما نتایج تحقیقات نشان داد این مدل توانایی لازم برای پیشبینی بازده سهام را ندارد. با از دست رفتن اعتبار این مدل، تلاشهای زیادی برای جایگزین کردن مدلی که بتواند بازده سهام را به بهترین نحو تعیین کند صورت گرفت، اما محققان مالی تاکنون در مورد یک مدل جایگزین به توافق نرسیدهاند.در حال حاضر سرمایهگذاران میتوانند با ایجاد پل ارتباطی بین بازده سهام و سایر اطلاعات حسابداری (شامل اطلاعات صورت گردش وجوه نقد) تا حدودی به پیشبینی بازده سهام بپردازند منوط به اینکه اطلاعات حسابداری بر روی قیمت تأثیرگذار باشد یا به معنای دیگر بازار از لحاظ کارایی در سطح قوی قرار داشته باشد. صورتهای مالی اساسی عصاره کلیه فعالیتها و رویدادهای مالی واقع شده طی دوره زمانی معمولاً یکساله است. برای مثال ترازنامه فراهمکننده اطلاعاتی مفید درباره داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام و ارتباط بین آنها در مقطع زمانی پایان دوره مالی است. در صورت سودوزیان نیز نتایج حاصل از عملیات مستمر و اصلی گزارش میشود. اما اندازهگیری اقلام منعکس در صورتحساب سودوزیان و ترازنامه مبتنی بر فرض تعهدی است و به همین علت و به دلیل مشکلات ذاتی ناشی از بهکارگیری روشهای تخصیص و استفاده از بهای تمامشده تاریخی رویدادها و عملیات، نسبت به کفایت صورتهای مالی یادشده، در تامین خواستها و نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان شک و تردید پدید آمده است.در دهههای اخیر، بهدلیل نارسایی موجود در اقلام تعهدی، عمده تحقیقات پژوهشگران و تمایلات سرمایهگذاران به سوی اطلاعات مبتنی بر مبنای نقدی سوق یافته است. جریانهای وجوه نقد از دیدگاه نظری در تمامی ابعاد تصمیمگیری، نظیر ارزیابی ریسک مربوط به مقدار و زمان وام، پیشبینی میزان اعتبار، ارزشگذاری سهام شرکت و فراهم کردن اطلاعات اضافی برای بازار سهام میتواند مفید باشد. در سالهای اخیر، جریانهای وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی بههمراه سود، یکی از معیارهای ارزیابی شرکتها تلقی میشود. بیشتر مطالعاتی که در زمینه ارتباط بین سود و بازده انجام شده و دوره ای یکساله یا کمتر را در نظر گرفته اند، ارتباط ضعیفی را بین سود و بازده بازار ، گزارش می دهند؛ به بیان دیگر توان توضیحی سود در ارتباط با بازده ضعیف است. در این زمینه می توان به مطالعه« کازنیک و لیو»، «وارفیلد و ویلد» و «بال و کوتاری» اشاره نمود.لیو مطالعات انجام شده دهه ۱۹۸۰ را در این زمینه جمع آوری و خلاصه می کند و متو جه می شود که در بیشتر مطالعات، ضریب همبستگی بازده و سود بسیار پا یین است و به ندرت به بالای ۱۰ درصد می رسد. نتایج مطالعاتی که در آنها از دیدگاه بلند مدت تری استفاده شده، نشان می دهد که هر چه فاصله اندازه گیری طولانی تر (بلندمدت تر) می شود، ضریب همبستگی بین سود و بازده نیز بهبود یافته و افزایش پیدا می کند. از جمله این تحقیقات می توان به مطالعه لیو(۱۹۸۹)، « ایستون، هریس و اوهلسون هاین(EHO) اشاره نمود.منطق« ارتباط سود و بازده »در سال ۱۹۶۸ توسط بال و براون ارائه شده است. تیتر « بال و براون» عبارت بود از« ارزیابی تجربی ارقام سود حسابداری» و فرضیه صفر آنها چنین بود که: « ارقام سود حسابداری برای سرمایه گذاران بازار سهام مفید نمی باشد.» نتیجه تحقیق آنها به رد فرض صفر منجر شد. خلاصه نتایج حاصل از مطالعه آنها به شرح زیر است:«مروری اجمالی درباره قیمت سهام در ارتباط با انتشار گزارش سود ، نشان دهنده این مطلب است که اطلاعات منعکس شده در رقم سود بسیار مفید است و جهت تغییر در سود گزارش شده حسابداری نسبت به سال قبل، دارای همبستگی مثبتی همراه با تغییر در قیمت سهام می باشد.» اطلاعات در بازار سرمایه زمانی سودمند خواهد بود که منجر به عکس العمل سرمایه گذاران، از جمله تغییر در قیمت سهام یا تغییر در حجم مبادله سهام شود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.