توضیحات
از سال ۱۹۹۰، توسعه ی اقتصاد علمی به عنوان یک استراتژی مهم سازمان ها جهت افزایش عملکرد و مزایای آنها پدیدار شده است. در گذشته سازمان ها توجه ویژه ای به دارایی های فیزیکی چون منابع طبیعی، تجهیزات مکانیکی، آزمایشگاه به همراه سرمایه ی مالی داشته اند و درآمدهای قابل شمارش را که به صورت بالقوه قابل دسترسی هستند ارزیابی نموده اند. برخلاف فرسایش حتمی منابع فیزیکی، دانش به عنوان یک سرمایه ی ناملموس در نظر گرفته می شود که می تواند میان مردم ایجاد، تقسیم و کسب شده و مجدداً استفاده شده و به کار گرفته شود .دانش، ترکیب ساختار یافته ای از تجارب، ارزشها، اطلاعات معنی دار و بینش ماهرانه است که چارچوبی برای ارزیابی و ثبت تجارب و اطلاعات جدید فراهم می سازد. دانش ضرورتاً از ایده ها، بینش ها، فن و مهارت های یک فرد نشأت می گیرد، به علاوه به شکل صریح و مدون نشان داده می شود بنابراین، دانش معمولاً به عنوان یک سرمایه عمومی در نظرگرفته می شود که به سازمان تعلق داشته و درآن نگهداری میشود. در سال های اخیر مدیریت دانش به عنوان یک استراتژی ضروری جهت پرورش ایجاد سرمایه ی فکری سازمانی به کار رفته است . سرمایه فکری سازمان می تواند هم به صورت فردی وهم به صورت جمعی در فرآیندی جهت ایجاد، ذخیره، تقسیم، اکتساب و به کارگیری دانش فردی و سازمانی بکار گرفته شود. اما برخی از سازمان ها تنها بر توسعه ی منافع عمومی، علی رغم نگرانی های که از بروز خودخواهی فرد یا احتمال ریسک موجود است، متمرکز می شوند. ابتکار عمل مدیریت دانش سازمانی اساساً بر تسهیل تبادل دانش با دیگران و نیز توسعه ی دانش مشترک در سازمان متمرکز است . مدیریت دانش فرآیند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانایی متناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان از طریق پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی را فراهم می آورد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.