توضیحات
انسانها با حرکت در مسیر تکامل و رشد عقلانی خود، به تدریج بر ضرورت برنامهریزی در زندگی واقف شدند و آنرا به منزله ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری نظامهای اجتماعی و سازمانی مورد توجه قرار دادند. امروزه سازمانها، به حدی پیچیده شدهاند که بدون توجه به کارایی و اثربخشی دقیق برنامه ها، امکان ادامه حیات ندارند. برنامهریزی برای دستیابی به اثربخشی در عملکردها و وظایف، مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدها ی آتی و پیشبینی شیوه مواجهه با آنهاست.اگر نگرش مبتنی بر اثربخشی به سراسر زندگی افراد تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آیندهنگر و عزم راسخ بر استمرار آن، برایشان ایجاد میشود. از سویی دیگر، تحقق اهداف فردی و سازمانی نیز مستلزم داشتن نگرش مبتنی بر اثربخشی است. بی شک در مدیریت نوین هر مدیری در انجام وظایف خود جریانی را دنبال می کند که شامل اجزای ی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات و تصمیم گیری، هدایت و رهبری می باشد تا منتهیبهاثربخشی در ارگان تحت مدیریت خود باشد. بدیهی است در روابط عمومی سازمانها نیز، با چنین نگرشی نقش روابط عمومی بعنوان رابط بین مدیریت با عوامل درون و برون سازمانی نمود عینی یافته و می تواند به عنوان بخشی موثر در انجام تعهدات و وظایف تعیین شده برای روابط عمومی بوده و موثر واقع شود.تصور برای ناست که در کشور ما، روابط عمومی در سازمانهای غیردولتی از کارایی و اثربخشی بهتری برخوردارند. علت این امر این است که در چنین مجموعه هایی به روابط عمومی اهمیت ویژه ای قائل هستند. آنان جهت مشتری یابی و نیز ارتباط موثر با مخاطبان در جستجوی راههای بهتر، خلاقیت، نوآوری و بالاخره اثربخشی هستند و برای دستیابی به این امر، کارشناسان ورزیده و مبتکر روابط عمومی را به کار می گیرند تا از این فرصت به نفع مجموعه خود استفاده نمایند در غیراین صورت در محیط خارج و در رویاروی با رقبا وجذب مشتری از قافله باز می مانند. اما روابط عمومی ها در سازمانهای دولتی با وجود داشتن امکانات بیشتر معمولاً بازدهی و کارایی مطلوبتری نداشته و به مفهوم اثربخشی در برنامه های خود توجه شایانی ندارند.نگاه تخصصی و برنامه ای به موضوع روابط عمومی در سازمانهای دولتی در قیاس با موسسات غیردولتی کمتر دیده می شود به طوریکه طی سالهای اخیر روابط عمومی های این گونه موسسات با پرداختن به کارهای زودبازده، به برنامه های دراز مدت اهمیت نداده و سرمایه گذاری لازم را انجام نداده اند. در کنار این چالش می توان چالشهای دیگری را نیز برشمرد: روزمرگی و نداشتن نگاه راهبردی در پرداختن به امور روابط عمومی، نبود شایسته سالاری در بحث مدیریت روابط عمومی، نگرش جناحی و فردی در انتخاب مسئول روابط عمومی از سوی مدیر، نبود شناخت مدیران از توان و کارآمدی روابط عمومی، انتظار تبلیغاتی و نه اطلاع رسانی ازروابط عمومی توسط مدیران
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.