توضیحات
-۱-طرح مسأله
علوم سیاسی از آن دست رشته هایی است که نقش بسیار مهمی در شناخت و مدیریت جوامع انسانی دارد. هماره تغییر و تطورهایی که در این رشته رخ میداده سرمنشأ حرکتهای بزرگ در تاریخ بوده است. در واقع به نوعی میتوان علوم سیاسی را علم درمان دردهای یک جامعه دانست. نکتهای که در اینجا مهم به نظر میرسد این است که این علم به شدّت متأثر از متن فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و حتّی اخلاقیای است که در آن شکل میگیرد و مبتنی بر همان متن به ارائهی راهکار میپردازد. بنابراین بین علوم سیاسی و آن جامعهای که این علم در آن شکل گرفته است ارتباط عمیقی وجود دارد. امروزه اکثر نظریاتی که در حوزهی علوم سیاسی مطرح است متأثر از فضای بعد از رنسانس و عصر روشنگری است. فضایی که مفاهیمی چون اومانیسم و سکولاریسم در رأس مفاهیم آن قرار دارند. بنابراین به نظر میرسد این علوم در جامعه ما که از لحاظ دیدگاه فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و بالاخص اخلاقی با غرب جدید متفاوت است چندان کارایی نداشته باشد و تجربهی ۳۰ سال پس از انقلاب و ضعف و رخوتی که در علوم سیاسی در دانشگاههای ما در این دوران شاهدش بودیم سندی بر این مدعاست. گویی که این علوم بیگانه با جامعه ما هستند و این یک واقعیّت است. این علوم به هیچوجه متناسب با مؤلفه های فکری، فلسفی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی ما نبوده است. تأکید و اصرار بر استفاده از این علوم که بسیاری از نظریات و مفاهیم آن در بستر زمانی بعد از رنسانس، در حوزهی اروپای غربی و در غالب پارادایم اومانیسم و لیبرالیسم مطرح شده است ممکن است آثار مخربی در جامعه ی برجای بگذارد.بنابراین بازنگری در علوم سیاسی موجود، امری ضروری به نظر میرسد و این امر بطور منطقی و دقیق شکل نمیگیرد مگر با جنبش نرمافزاری و تولید علم در علوم سیاسی. با تولید علم در علوم سیاسی است که میتوان امید به شکل گیری و تدوین علوم سیاسیای داشت که مبتنی بر مؤلفه های فکری، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی باشد تا از این طریق بتواند آن کارایی لازم و مفید در راستای درمان دردهای کشور را داشته باشد.
۳-۱-سؤال اصلی پژوهش
سؤال محوری که در این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به آن هستیم این است که مبانی و اصول جنبش نرم افزاری و تولید علم در علوم سیاسی چیست؟ به تعبیر دیگر برای تولید علم در علوم سیاسی چه مقدّماتی لازم است و اصول انجام این کار بر چه چیزهایی بنا شده است؟ توجّه شود که ما در این پایان نامه به دنبال تولید علم در علوم سیاسی نیستیم. یعنی قرار نیست نظریه ای جدید در علوم سیاسی ارائه کنیم. بلکه میخواهیم راههای تحقق چنین امری را تبیین کنیم.
۴-۱- روش شناسی پژوهش
ما در این پایان نامه سعی بر آن داریم تا ابتدا با ارائه تعریفی روشن از تولید علم، مبانی و اصول آن را در علوم سیاسی مطرح نماییم. لازم است به این نکته اشاره شود که ما در این پایاننامه قصد تولید علم در علوم سیاسی را نداریم. بلکه میخواهیم به مقدّمات و مبانی چنین حرکتی در علوم سیاسی اشاره کنیم. لازمهی تبیین مبانی تولید علم در علوم سیاسی، داشتن نگاهی کلاننگر است. یعنی باید ابتدا از زاویهی مفهوم علم و سپس علومانسانی وارد بحث علوم سیاسی شد. بسیاری از مؤلفهها و مبانیای که در باب تولید علم در علوم سیاسی مطرح است ابتدا باید در چهارچوب مفهوم علم و علومانسانی تبیین شود. ابتدا باید بسیاری از مبانی و مؤلفهها در علم و علومانسانی تغییرکند، سپس وارد بحث علوم سیاسی شویم. از همین رو در این پایاننامه نگاه از بالا به پایین، سیر از علم به علومانسانی و از علومانسانی به علوم سیاسی است. « فلسفهی علوم سیاسی زیرمجموعهای از فلسفه ی علوم اجتماعی، و فلسفهی علوم اجتماعی زیرمجموعه ای از فلسفه ی علم به شمار میرود. پس پژوهش از فلسفه ی علم به سمت فلسفه ی علوم اجتماعی و سپس فلسفهی علوم سیاسی، حرکت از کلّی به جزئی است» (حقیقت، ۱۳۸۲: ۱۶۲)نوع نگاه ما در این پایاننامه مبتنی بر فلسفهی علم است. در همین راستا ما مبانی تولید علم در علوم سیاسی را از سه منظر هستیشناسی، معرفت شناسی و روش شناسی که خود بخشی از فلسفهی علم است، تبیین میکنیم. این سه مفهوم رابطه ی مسقیمی با هم داشته و بترتیب هر کدام تعیین کنندهی دیگری میباشد. این سه حوزهی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی ابتدا در چهارچوب علم، سپس علوم انسانی و در نهایت علوم سیاسی مطرح میشود. سعی شده در این سه حوزه مبتنی بر پاردایم اسلامی عمل شود. یعنی تفکر اسلامی در این موارد اساس کار ما قرار می گیرد. البتّه نباید از این نکته غافل شد که یکی از پایه های تبیین مبانی و اصول جنبش تولید علم حرکت در بستر فسلفه ی علم و مبتنی بر مؤلفه های آن است. جنبه ی مهم دیگری که باید مبانی و اصول جنبش نرمافزاری و تولید علم بر اساس آنها شکل بگیرد جامعه شناسی علم است. یعنی بررسی مؤلفه های اجتماعی مؤثر بر تولید علم. این بخش از کار میتواند در قالب پایان نامه و پژوهش مستقلی توسط علاقه مندان به این حوزهی مطالعاتی پیگیری شود، ولیکن در این پایاننامه سعی شده حداقل در قسمت ارائه راهکارها و پیشنهادات به برخی از مؤلفه های اجتماعی در تولید علم نیز توجه شود.روش مورد استفاده در این پایاننامه مبنایی و تئوریک بوده و مطالعات کتابخانهای اساس کار جمع آوری داده ها میباشد.نکته ای که لازم است در اینجا توضیح داده شود این است ما در حوزه فکری و فلسفی در این پایان نامه قرآن را مبنا و اساس کار خود قرار میدهیم. یعنی هر جا که بحث از اسلام و مبانی اسلام و معارف اسلامی میکنیم در واقع قرآن و حدیث را معیار قرار داده ایم.
۵-۱- پیشینه ی پژوهش
در زمینه ی شناخت مفهوم و معنای جنبش نرم افزاری و تولید علم آثار متعدّدی در قالب کتاب و مجموعه مقالات سمینارها منتشر شده که از آن جمله میتوان به « منشور آزاداندیشی و تولید علم » تهیه شده در دبیر خانهی نهضت آزاداندیشی و تولید علم، « تحلیل گفتمانی جنبش نرم افزاری و تولید علم در کشور » اثر دکتر حسن فیروزآبادی، « تولید علم و فناوریها ( اصول و راهبردها) » اثر حسین عصاریاننژاد اشاره کرد. در باب تولید علم در علوم انسانی نیز میتوان به « جایگاه علوم انسانی در تولید علم » اثر علی شریعتمداری اشاره کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.