نقش گروه های فشار اسرائیل محور در سیاستگذاری خارجی در ایالات متحده آمریکا و تاثیر آن ها بر سیاست این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران

نوع فایل :word 

تعداد صفحان:۲۷۳

چرا پس از سی سال از قطع رابطه میان دو کشور ایران و آمریکا ، این دو کشور هنوز موفق به برقراری دوباره این رابطه نشده اند و تمام تلاش ها در این زمینه نافرجام مانده است ؟این تحقیق در پی آن است تا نشان دهد که عامل اصلی در این ارتباط نه ایران است و نه آمریکا بلکه متغیر سومی در این میان وجود دارد که همواره مانع اصلی در برقراری ارتباط بین این دو کشور بوده است این متغیر سوم عبارت است از اسرائیل به عبارت دیگر تا زمانی که این متغیر سوم نادیده گرفته شود علی رغم هرگونه نیت و تلاشی از طرف هر یک از دو طرف ایرانی یا آمریکایی برای برقراری رابطه ، این امر تقریبا غیرممکن به نظر می رسد هم چنان که در طول سی سال گذشته و در مقاطع مختلف شاهد آن بوده ایم .در تبیین جایگاه اسرائیل در رابطه بین ایران و آمریکا باید از یک طرف به سیاست های ضد اسرائیلی ایران اشاره کرد و از طرف دیگر به نقش اسرائیل در جهت محدودسازی روابط آمریکا با ایران و ترغیب آمریکا به مقابله گرایی با ایران .بنابراین از دو زاویه می توان این مسئله را مورد نگرش قرار داد یکی از زاویه بررسی سیاست های ضد اسرائیلی ایران که خود می تواند موضوع یک تحقیق مستقل باشد و دیگری از زاویه ارزیابی نقش اسرائیل در ساختار و فرآیند سیاستگذاری خارجی در آمریکا و تاثیرگذاری بر سیاست خارجی این کشور به خصوص در قبال ایران .به این ترتیب سوالی که این تحقیق در پی پاسخ به آن است عبارت است از این که اسرائیل از چه نقش و کارکردی در محدودسازی روابط استراتژیک آمریکا و ایران برخوردار است و الگوهای رفتاری خود را در چه قالبی پیگیری می کند ؟پاسخ این تحقیق به این سوال و در واقع فرضیه ای که در پی اثبات آن است عبارت است از این که این گروه های فشار اسرائیل محور در آمریکا هستند که از طریق اعمال نفوذ در ساختار و فرآیند سیاستگذاری خارجی در آمریکا و تاثیرگذاری بر سیاست خارجی این کشور همواره مانع برقراری یک ارتباط و تعامل سازنده بین دو کشور آمریکا و ایران بوده اند و در جهت محدودسازی این رابطه و ترغیب آمریکا به مقابله گرایی با ایران اقدام کرده اند .