توضیحات
- بیان مسئله
مولتیپل اسکلروز (MS) یک بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی و غیر قابل علاج است که عوارض و مشکلات فراوانی برای بیماران مبتلا ایجاد نموده و آنها را به سوی ناتوانی حرکتی سوق میدهد. (۲،۵و۵۸). MSاز یک کلمه یونانی اسکلروزیسبه معنی سختشدن استحکام گرفته شده است، در جایی که بافت زخم جایگزین میلین متلاشی شده میشود، منجر به مادهی سفیدی در مغز و طناب نخاعی به ضخامت ۱ سانتی متر میشود (۱۹۲و۱۹۷). بیماری MS با توجه به نوع و شدت آن میتواند جنبههای بسیاری از زندگی افراد از قبیل ارتباط بین فردی، عملکرد شغلی، باورهای معنوی و شیوه معاشرت را متاثر سازد (۵و۴۹). علائم MS نامشخص است و همانطور که بیان شد میلین سیستم اعصاب مرکزی (مغز و نخاع) را تخریب میکند و به دنبال آن به تدریج بخشی از عضلات بدن توانایی خود را از دست میدهند (۲،۴و۱۹۳). اختلال راه رفتن در افراد مبتلا به MS با استفاده از عملکرد فیزیکی و اندازهگیریهای متعدد حرکتی بالینی ثبت شده است. علائم مشاهده شده در MS ممکن است به راه رفتن غیر عادی یا بیحرکتی منجر شود و اثرات منفی بر فعالیت بدنی داشته باشد (۱۵۶).با توجه به اینکه مبتلایان به MS حتی با سطح پایین بیماری، معمولا یک زندگی کمتحرک را پیش میگیرند (۱۷۹)، این کمتحرکی میتواند باعث افزایش بیماریهای ثانویه مثل دیابت، استئوپروز و بیماری شریان کرونری در این افراد شود (۱۰۴و۱۷۴)؛ چراکه، بیماری شریان کرونری در اثر افزایش تریگلیسریدها، کلسترول و کلسترول لیپوپروتئین کم چگال خون حاصل از کمتحرکی رخ میدهد (۱۰۲)؛ پس، میتوان انتظار داشت که سطح پایین آمادگی قلبی- عروقی به کاهش کیفیت زندگی و کاهش توان هوازی و در نهایت افزایش خستگی و بد خوابی در افراد مبتلا به MS منجر شود (۱۷، ۱۰۲و۱۵۶).کم تحرکی یکی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری است. بیماری کرونری قلب، بیماری است که در آن دیواره شریانهایی که عضلات قلب را خونرسانی میکنند، ضخیم میشوند. این ضخیم شدگی که به علت تشکیل ضایعات در دیواره عروق ایجاد میشود، آترواسکلروز نامیده میشود؛ به این ضایعات جدار عروق، پلاک گفته میشود. آترواسکلروز میتواند خونرسانی به عضله قلب (میوکارد) را محدود کند (۶). علاوه براین، در کنار عوامل شناخته شدهای مانند سیگار، سن، جنس، پرفشارخونی، چاقی، افزایش کلسترول، تریگلیسرید و غیره عدم تحرک و نداشتن فعالیت بدنی مناسب نیز از عوامل خطر قابل کنترل بیماریهای عروق کرونری است که سالهاست توجه فیزیولوژیستها، پزشکان و متخصصین قلب را به خود جلب کرده است. از طرفی، توانایی فرد در اجرای فعالیتهای ورزشی به کارایی و عملکرد دستگاههای مختلف بدن از جمله دستگاه قلبی – عروقی بستگی دارد. بنابراین، با تمرینات ورزشی منظم و طولانی مدت، قلب دستخوش تغییراتی میشود. چنین تغییراتی را پدیده سازگاری قلب در پاسخ به تمرینات ورزشی یا تغییرات فیزیولوژیک مینامند (۷۲).در این میان، محققان فیزیولوژی ورزشی همواره در صدد توسعه مؤثرترین و اجراییترین شیوههای فعالیت ورزشی در راستای کارآمد نمودن و به روز کردن توصیههای فعالیت ورزشی، به عنوان بخش مهمی از سبک زندگی سالم و بهداشتی و بخش مکمل در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای مرتبط با کمتحرکی، از جمله بیماریهای قلبی – عروقی بودهاند. از بین شیوههای تمرینی، بیشتر مطالعات انجام شده فعالیت ورزشی هوازی تداومی را مورد تایید قرار دادهاند (۶). آشکار است که یک رابطه ما بین احتمال خطر بیماری شریان کرونری و فعالیت بدنی وجود دارد. تغییرات احتمالی در ساختمان لیپوپروتئین در طول تمرینات ورزشی ممکن است یک تغییر مهمی باشد که بتواند رابطه بین ورزش و کاهش احتمال خطر بیماری شریان کرونری را توضیح بدهد. لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) به عنوان یک عامل اصلی احتمال خطر بیماری شریان کرونری تصور شده است و سطح پایین این لیپوپروتئین با افزایش احتمال خطر بیماری شریان کرونری مربوط میباشد. کسانی که به صورت پایدار و دایمی ورزش میکنند نسبت به همتای بدون تحرک ورزشی، سطح HDL را به صورت زیادی دارا میباشند. از این رو پیشنهاد اینکه ورزش این تغییرات سودمند را ترغیب میکند، را میتوان توجیه کرد (۱۰۰).در گذشته پزشکان به بیماران خود توصیه میکردند که از انجام تمرینات ورزشی خودداری کنند آنها بر این عقیده بودند که خستگی و افزایش دمای بدن از عوارض این تمرینات است که به بدتر شدن بیماران مبتلا به MS خواهد شد (۱۲۶و۱۵۲). اخیرا مطالعات زیادی نشان دادند که تمرینات ورزشی به صورت صحیح و یا دیگر تکنیکهای توانبخشی میتوانند در بهبود این بیماران موثر باشد. اگرچه ورزش نمیتواند روند از بین رفتن میلین را متوقف یا آن را بازسازی کند؛ اما، با روشهای دیگر فرد مبتلا به MS را حمایت و به آنها کمک میکند (۶و۱۰۰). از آنجا که توانایی حرکتی این افراد پایین است و زود خسته میشوند، خستگی یکی از علل تشدید بیماری محسوب میشود و به کاهش توانایی حرکتی و حسی میانجامد (۶۶و۱۹۶).تا به امروز هیچ درمان قطعی برای MS وجود نداشته است و شواهد کمی وجود دارد که راه حلهای دارویی بتوانند به ضعف عضلانی و مشکلات راه رفتن که به طور معمول توسط این افراد تجربه شدهاند، کمک کند. با وجود این، تحقیقات نشان دادند که فعالیت بدنی از جمله تمرین هوازی باعث کاهش بیماری شریان کرونری افراد مبتلا به MS و جلوگیری از عواقب این بیماری میشود. همچنین، پژوهشگران نشان دادهاند که یک ارتباط مستقیم و اولیه بین قدرت عضلانی و عملکرد بسیاری از فعالیتهای روزمره مثل پیادهروی در افراد مبتلا به MS وجود دارد (۴۶و۶۳). بدون شک عادت به تمرینات بدنی مناسب و سطح آمادگی جسمانی بالا میتواند عامل مهمی در پیشگیری و کاهش شدت امراض مختلف بین مردم مخصوصا بیمارانی همانند بیماران مبتلا به MS که بیشتر به کمتحرکی روی میآورند و باعث مبتلا به بیماریهای ثانویهای مانند بیماری شریان کرونری میشود، باشد (۱۰۰).به طور کلی، مطالعات مختلف اثرگذاری فعالیت بدنی را به شکل تمرینات هوازی بر برخی از فاکتورها مانند کیفیت زندگی، خستگی، تعادل و EDSS] نشان دادهاند. همچنین، با توجه به خطر شریان کرونری و سایر اختلالات سیستم قلب و عروق هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد آیا تمرین هوازی بر برخی از عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری در بیماران MS تاثیر دارد؟
- ضرورت و اهمیت پژوهش
MS یکی از شایعترین اختلالات عصبی است که متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان بدان مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده میشود؛ به طوریکه، این بیماری در حدود ۵/۳ میلیون نفر را در سطح دنیا گرفتار نموده است. بالاترین میزان شیوع شناخته شده این بیماری، بیش از ۲۵۰ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر در جزایر اورکنی، در شمال اسکاتلند میباشد (۳و۳۷). در حدود ۳۰۰ هزار نفر در امریکا بدان مبتلا هستند و بیشترین میزان بروز آن در افراد جوان میباشد (۵). رئیس انجمن متخصصین مغز و اعصاب ایران، از وجود ۵۰ هزار مبتلا به MS در کشور خبر دادند و ایران را از جمله کشورهایی اعلام کردند که شیوع بالایی از این بیماری را دارد. هم اکنون در کشور ایران ۹/۵۲ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر مبتلا به MS هستند. در کل حدود ۱۵ تا ۳۰ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران گزارش شده است (۳ و۳۷). به طوریکه، در شهرستان سنندج ۶۱۴ نفر به بیماری MS مبتلا هستند که ۴۱۶ نفر زن و ۱۹۸ نفر مرد به این بیماری مبتلا هستند. این بیماری اغلب در سنین جوانی آشکار میشود که بیش از ۸۵ درصد از این بیماران از مشکلات راه رفتن رنج میبرند (۵۹و۱۹۳). شروع بیماری در سنین ۱۵ تا ۴۰ سالگی و اوج آن در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی است و به ندرت قبل از ۱۰ سالگی و بعد از ۶۰ سالگی دیده میشود. MS در زنان شایعتر از مردان میباشد به طوری که در زنان ۳/۱ تا ۴/۱ برابر مردان است (۴و۱۵۰).
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.