توضیحات
۱ – ۲ بیان مسأله :
مفهوم هوش معنوی در بردارنده ی نوعی سازگاری و رفتار حل مسئله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی ، اخلاقی ، هیجانی ، بین فردی و … شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش ودستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید . این هوش به فرد دیدی کلی در مورد زندگی و همه ی تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر می سازد به چهارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته ، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد . فرد دارای آنچه به عنوان اصول اساسی در دین مطرح است ، محور های اصلی هوش معنوی را شامل می شود (عبداله زاده و همکاران ، ۱۳۸۸،ص۴۲).باتوجه به این که موضوع جدید هوش معنوی در سازمان های مختلف با در نظر گرفتن مولفه های آن در میزان اثر گذاری بر افراد سازمان مورد توجه قرار گرفته و پژوهش های انجام یافته در مورد رابطه ی هوش معنوی با سلامت روان ، مدیریت تحول آفرین ، سازگاری اجتماعی، رفتارشهروندی و … نشانگر وجود رابطه ی معنی دار با هوش معنوی افراد بوده فلذا وجود این مسئله که چرا اغلب فعالیت های آموزشی و پرورشی معلمان آن اثر بخشی لازم و کافی را بر رفتار دانش آموزان نداشته و یا کمتر دارد ایجاب می نماید که این مشکل را در یک بعد جدید علاوه بر عوامل دیگر تحت عنوان هوش معنوی معلمان و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گیرد .ضمنا” دلیل انتخاب دانش آموزان پایه پنجم به این علت است که به استناد پژوهش های انجام یافته هر چه سن افراد بیشتر باشد درک رفتارهای ناشی از هوش معنوی دیگران بهتر و بیشتر بوده و این گروه سنی دانش آموزان در دوره ابتدایی بالا ترین گروه سنی را تشکیل می دهند و درک آنان از رفتار های معلمان خود بیشتر بوده و هم چنین معدل کل در پایه پنجم بر اساس آزمون های هماهنگ و استاندارد شده تعیین می شود و ملاک درستی برای سنجش پیشرفت تحصیلی می باشد . هر چند تحقیقات زیادی در حیطه رشد و تحول هوش معنوی صورت نگرفته است و نیازمند تحقیقات تجربی و کیفی است ولی می توان گفت که استعداد این هوش در افراد مختلف متفاوت است و در اثر برخورد با محیط های غنی که سوالات معنوی را بر می انگیزند ، به تدریج تحول یافته و شکل می گیرد. از دیدگاه ایمون هوش معنوی نوعی هوش غایی است . و ممکن است در قالب هایی مثل صداقت ، دلسوزی ، توجه به تمام سطوح هشیاری ، همدردی متقابل ، بخشش و خیر خواهی معنوی و عملی ، راحت بودن در تنهایی بدون داشتن احساس تنهایی ، سپاسگزاری ، فروتنی ، دیدگاه کل نگر داشتن ، درستی و صحت ، انعطاف پذیری …مشاهده شود. ویژگی هایی که لازمه ی هوش معنوی هستند ، احتمالا” در کنار توانایی ها و فعالیت های دیگری قرار دارند که عبارتند از : دعا کردن ، تعمق ، رویا و تحلیل رویا ، باورها و ارزش های دینی و معنوی ، شناخت و مهارت فهم و تفسیر مفاهیم مقدس و توانایی داشتن حالات فراروندگی (غباری بناب ، باقر. سلیمی، محمد . سلیانی ، لیلا . نوری مقدم ، ثنا ،۱۳۸۶،ص۱۳۵). معلم به عنوان عامل اصلی فرایند تدریس و آموزش با داشتن ویژگی های شخصیتی ، هوش و نگرش نقش بسیار مهمی در تعلیم و تربیت دانش آموزان دارد و همچنین قدرت و نفوذ معنوی معلم با تاکید بر ویژگی هایی همچون صداقت ، سطوح هشیاری ، خیر خواهی و سپاسگزاری و انعطاف پذیری و …( از مولفه های هوش معنوی ) علاوه بر تاثیر مثبت در پروسه و فرایند تدریس در طول سال و در بلند مدت می تواند بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز موثر باشد . هوش معنوی در مقایسه با هوش های دیگر رسالتی متفاوت دارد و همگرایی افراد را به نحو مطلوبی افزایش می دهد و یکی از چالش های هر معلم آگاهی ، فراهم کردن فرصت هایی برای دانش آموزان جهت مشارکت در کار های خلاقانه و تربیت درست آنان به نحوی که هدفدار و معنی دار بودن کار خود را با تمام وجود خود درک کند و رسالت خود را به نحو شایسته ای انجام دهد .با توجه به مفاهیم و موضوعات فوق این تحقیق سعی دارد میزان هوش معنوی معلمان را به عنوان گروهی که توانایی تاثیر گذاری آنان در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان مورد توجه می باشد مورد سنجش قرار داده و رابطه ی آن را بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اندازه گیری نماید . بنابر این سوال اصلی این پژوهش عبارت است : آیا بین هوش معنوی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟
۱- ۳ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
اهمیت و ضرورت طرح موضوع معنویت ، به ویژه هوش معنوی ، از جهات مختلف در عصر جدید احساس می شود . یکی از این ضرورت ها در عرصه ی تعلیم و تربیت توجه به بعد معنوی معلم و تاثیرویژگی های هوش معنوی بر دانش آموزان است . به منظور برآوردن معنا در زندگی ، افراد به ویژه مدیران و رهبران باید اهمیت کارشان را به مردم نشان داده و بینشی فراهم کنند که چرا بشر نیاز دارد در هر کاری که انجام می دهد معنایی بیابد و به ویژه در زمان تغییر که ما در جستجوی معنا هستیم این موضوع اهمیت زیادی می یابد . ما می خواهیم زندگی را در متنی بزرگترببینیم که به آن معنا می بخشد . ما نیاز داریم چیزی را آرزو کنیم که به ما و زندگی مان ارزش بدهد . توانایی شما در انجام این کار الهام بخش افرادیست که اطرافتان هستند و شما انگیزه بیشتری برای تغییر ایجاد کرده اید .از آنجا که نیاز به افزایش معنای معنوی در زندگی برای مواجهه با مشکلات دنیوی وجود دارد ، سازمان ها و مراکز آموزشی و خدماتی باید این جستجو را در نظر داشته باشند . شفاف سازی اهداف ، ارزش ها و معنای فعالیت ها نه تنها معنای کار و فعالیت را دگرگون می کند بلکه بسیاری از جستجو ها و نیاز های بی ارزش افراد در جامعه را کاهش می دهد زیرا معنا به افراد می فهماند که وقت و انرژی خود را صرف اهداف والا و موثر کنند (عبداله زاده و همکاران ،۱۳۸۸،ص۴۰).در این راستا اکثر نظامهای آموزشی و رهبران تعلیم و تربیت در برنامه ریزیهای مدون خود ، ضمن تاکید و توجه جدی بر کلیه عوامل موثر بر تربیت دانش آموز ان ، به نقش معلم به عنوان مدیر و رهبر آموزشی کلاس نیز تاکید بیشتری دارند به طوری که با پیشرفت روز افزون فعالیت های تکمیل کننده آموزش و یادگیری ، نقش معلمان و تاثیر ویژگی های شخصیتی و نگرش های آنان بر دانش آموزان کماکان به عنوان عامل اصلی تربیت و شکل گیری شخصیتی دانش آموزان محسوب می شود و هوش های چندگانه و موضوع هوش معنوی معلمان در معنا دادن به رفتار های دانش آموزان موضوع جدید ی است که ضرورت پژوهش های مربوطه را می طلبد . تحقیقات نشان می دهد IQ که مبتنی بر توانایی های زبان شناختی ، تحلیل منطقی ، هوش ریاضی ، سرعت محاسباتی و حافظه بالامی باشد با رهبری اثر بخش ارتباط دارد ولی تحقیقات بعدی نشان داد IQ بالابه هیچ وجه تضمین کننده ی رهبری اثر بخش نیست . به همین دلیل محققان در ادامه امکان وجود انواع هوش فراتر از IQ را پیش بینی کردند (فرهنگی و همکاران ،۱۳۸۸،ص۳۴).در بررسی تاثیر هوش های چندگانه معلمان بر پیشرفت تحصیلی از جمله هوش هیجانی بر اساس تحقیقات انجام گرفته وجود رابطه بین آن ها تایید شده است .با توجه به وجود نوعی هوش در هرم هوش های چندگانه به نام هوش معنوی و با در نظر گرفتن مولفه های آن ، سنجش امکان اثرگذاری آن بر عملکرد افراد از جمله معلمان از ضروریات بوده و این پژو هش قصد دارد این مسئله را مورد بررسی قرار دهد . نتایج این تحقیق قابل استفاده برای کلیه سازمان هایی است که با نیروی انسانی و علی الخصوص تعلیم و تربیت سر و کار دارند می باشد. هنوز وحدت نظر بین دانشمندان علم روان شناسی در مورد هوش معنوی به طور کامل وجود ندارد و خلاء های تحقیقاتی بسیاری در بررسی تأثیر این هوش در مقایسه با هوش های چندگانه مشاهده می شود . هرچند در علوم مدیریت و بررسی رهبری تحول آفرین و رابطه ی آن با هوش معنوی تحقیقاتی صورت گرفته است ، اما در حوزه تعلیم و تربیت این نیاز بسیار جدی تر بوده و آن چه مرا با توجه به سابقه مدیریت مدرسه و تجربه برخورد و کار با تعداد زیادی همکار و معلم راغبتر کرده است شخصیت و رفتار های عالمانه و آگاهانه ی بعضی از همکاران توام با روح معنوی و بزرگواری و عاطفه و محبت در مقایسه با دیگر همکاران و نفوذ آرمانی و تحول آفرین آنان در دانش آموزان ، معلمان و اولیا می باشد که با مطالعه در مورد هوش معنوی سعی می شود مولفه های این هوش در معلمان منطقه مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد ارزیابی قرار گیرد .
۱ – ۴ اهداف :
هدف کلی : بررسی رابطه بین هوش معنوی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هدف ویژه : بررسی رابطه بین هوش معنوی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم دوره ابتدایی شهر میاندوآب در سال تحصیلی ۹۱-۹۰
۱- ۵ سؤالات تحقیق:
سوال اصلی : آیا بین هوش معنوی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟
سوالات فرعی :
آیا بین هوشیاری(آگاهی و ترکیب کردن ) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین خوبی(زیبایی ،قدرشناسی ، لذت بردن) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین جهت گیری درونی(بصیرت و قوه درک ، استقلال و آزادی ) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین معنا و مفهوم(هدف ، خدمت کردن) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین وجود وشخصیت (تجسم ، بینش وبصیرت )معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین حقیقت و صداقت (پذیرش و قبول ، متفکر ،خوش بینی ، مسالمت آمیز، پذیرش خود ) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟آیا بین تمامیت و کلیت(تقدس و پاکی ، وابستگی ، خودبرتر، تمرین و ممارست ) معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد ؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.