توضیحات
-۱ مقدمه:
یکی از دستاوردهای تمدن بشری پیدایش سازمان های گسترده اجتماعی است که امروزه شاهد آن هستیم. این گسترش به حدی است که جامعه ما را به دلیل احاطه سازمان ها می توان جامعه سازمانی نامید ، زیرا در همه مراحل زندگی از تولد تا مرگ به طور مستقیم و دائمی با سازمان ها در ارتباط هستیم.(مشبکی،۱۳۸۲) . با پیچیده تر شدن مشاغل ، بر اهمیت آموزش در سازمان ها نیز افزوده شده است.زمانی که مشاغل ساده به آسانی فراگرفته می شدند و دگرگونی های فنی تأثیر اندکی در آنها داشت، کارکنان نیاز به افزایش یا تغییر مهارت های خود نداشتند. اما دگرگونی های پرشتابی که در دهه های اخیر در جوامع پیچیده روی داده است، فشار روزافزونی به سازمان ها وارد آورده است تا محصولات و خدماتی را که تولید می کنند، چگونگی تولید و عرضه شان ، نوع مشاغل مورد نیاز و نوع مهارت های لازم برای انجام این مشاغل را با وضعیت موجود وفق دهند. می توان گفت آموزش برای کمک به افراد در انجام بهتر فعالیت هایشان می باشد. آموزش یک اصطلاح سیستماتیک در رفتار است که با یادگیری ناشی از تعلیم و تربیت و تجربیات دامنه دار و برنامه ریزی شده صورت می گیرد( حاجی کریمی و رنگرز،۱۳۸۴). آموزش ضمن خدمت به معنای تغییر دانسته های کارکنان ، چگونه انجام دادن کار، تغییر نگرش آنها نسبت به کار ، تغییر نگرش آنها نسبت به همکاران و سرپرستان است. آموزش مؤثرترین وسیله برای تربیت و تجهیز نیروی انسانی و تأمین تخصص های مورد نیاز بخش دولتی است.( محمدی،۱۳۸۷). اصولا امر آموزش به طور اعم و آموزش ضمن خدمت به طور اخص از مؤثرترین وسایل همسازی و انطباق افراد هر مؤسسه با شرایط تحول مکان و زمان است. آموزش خوب، عدم رضایت شغلی و دوباره کاری را به مقدار زیاد کاهش می دهد وافراد را هدایت می کند که با تمام ظرفیت خود کار کنند. بسیاری از مسائل بغرنج مدیریتی به وسیله آموزش صحیح می تواندحل شود، این مسئله به خصوص از طریق اجرای برنامه های آموزشی منظم و زمانبندی شده ، از تعداد قابل ملاحظه ای از حوادث و خطرهای کنونی جلوگیری به عمل آورده است.سازمانها نیز برای اینکه به طور مؤثری به اهدافشان دست یابند به مدیران لایق نیاز دارند. مدیران به عنوان گردانندگان اصلی سازمان ها نقش مهمی در بهسازی فعالیت های سازمانی ایفا می کنند. به دلیل اهمیت این نقش امروزه مدیریت به عنوان کار و حرفه ای تلقی می شود که اشتغال بدان مستلزم پیش آمادگی و آموزش است .با پیشرفت علم و فناوری در زمینه های مختلف هرچند افراد متخصص و خدمتگذار به جامعه از علم و فناوری در جهت اهداف صحیح و خداپسندانه استفاده می نمایند ، اما در مقابل بزه کاران از این پیشرفتها برای ارتکاب جرایم استفاده نموده و با توسل به ابزار آلات ارتکاب جرم اهداف مجرمانه خود را عملی می سازند و به همان اندازه که جرایم ارتکابی توسط مرتکبان با استفاده از علم و فناوری به وقوع پیوسته و از پیچیدگی خاص خود برخوردار هستند در مقابل بایستی به این مهم توجه نمود که امر تعقیب ، کشف و برخورد با جرائم توسط پلیس مقتدر و توانمند که از تخصص ودانش لازم و کافی برخوردار است معمول گردد.( کولی وند، ۱۳۸۵) با در نظر گرفتن چنین شرایطی آموزش و توانمند سازی منابع انسانی یکی از عوامل توسعه سازمانی می باشد و آن هم در سازمانی همچون پلیس که بیشترین استفاده را از این منابع می برد و نیروی انسانی آن نیز باید بتواند سازگاری لازم را با شرایط مختلف و متغیرهای محیطی بدست آورد ، از این حیث می تواند نقش تعیین کننده در پیشگیری انتظامی (پلیسی) را به عهده داشته باشد. لذا کیفیت و کارآمدی آن به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان مطرح می باشد . بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی، اجرای مناسب و ارزشیابی و بهبود کیفیت مستمراست.
۱-۲ بیان مسأله:
در دنیای متنوع و در حال تحول امروز ، سرعت رشد دانش بشری به اندازه ای است که بسیاری از ما را یارای همراهی با آن نیست . نرخ تصاعدی افزایش این دانش در عرصه های مختلف ، ضرورت یادگیری مداوم و مدیریت کارآمد دانش کارکنان را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است ، به روز رسانی دانش فردی ، به خصوص برای مدیران و کارکنان ، شرط بقا و ماندگاری آنها در شرایط رو به تحول امروزی است.برای نیل به اهداف ، هر سازمانی ، چه کوچک و چه بزرگ باید کادری از نیروهای لایق و کارآمد در اختیار داشته باشد. یکی از مهمترین عوامل موثر در عملکرد سازمان ها و به ویژه ناجا در اجرای وظایف محوله ، کیفیت آموزش منابع انسانی است.آموزش کارکنان یک امر اجتناب ناپذیر است که باید به طور مستمر به همراه سایر فرآیندهای مدیریت مورد توجه قرار گیرد تا سایر فعالیت مثمر ثمر واقع شوند. آموزش یکی از راههای اصولی و منطقی هدایت تلاش های کارکنان در سازمان است و باعث بکارگیری استعدادهای نهفته ، تقویت قدرت تخیل و به وجود آمدن حس انعطاف پذیری فکری در کارکنان خواهد شد.تأکید برداشتن کارکنان ماهر رمز موفقیت بسیاری از سازمان هاست. بدین منظور بسیاری از سازمان ها برنامه های آموزش ضمن خدمت را طراحی و اجرا کرده اند. پیشرفت و توسعۀ سازمان ها ( نظامی و غیر نظامی ) درگرو داشتن منابع انسانی توانمند و نوآور است.از این رو تمام سازمانها به امر اثربخشی دوره های آموزشی و توانمند سازی منابع انسانی خود بیش از پیش توجه می کنندو همواره بر نقش و جایگاه واقعی آموزش و توسعه کارکنان در مسیر توسعه سازمان تأکید دارند.در این میان سازمان های نظامی نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند، بلکه با توجه با ماهیت منابع انسانی ، داشتن منابع انسانی هوشمند و نوآور که به عنوان عامل استراتژیک آنها محسوب می گردد از اهمیت زیادی برخوردار هستند، زیرا خدمات اینگونه سازمان ها ( امنیت) زیر بنای تمام فعالیت های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی است که سایر سازمان ها بدان مشغول هستند. امروزه با توجه به گسترش فزاینده فناوری در تمام صنایع ، به ویژه صنایع نظامی و تغییرات شگرف در شیوه های رزم ، نقش نیروهای انسانی نیز تغییر اساسی یافته است.( پورصادق و موحدی صفت، ۱۳۸۷). با در نظر گرفتن رسالت و مأموریت نیروی انتظامی و علی الخصوص پلیس پیشگیری که وظیفه آن تسهیل در راه های پیشگیرانه از وقوع جرم و بازدارندگی فردی و اجتماعی ، هدایت نهاد ها و دادن آگاهی های لازم به مردم ، نهادها و… پرورش نیرو های متخصص و مجرب و کاردان جهت ایفای نقش پلیس به وضوح روشن و مبرهن است. لذا مسؤلین آموزشی بایستی با بهره گیری از تکنولوژی روز در رویکرد و استراتژی نوین ناجا در زمینه بررسی تمهیدات و فرصت های نهفته در بستر فرهنگی اجتماعی پلیس جامعه محور و مشارکت پذیر و مقتدر و همچنین نیروی باورمند به مسائل پیشگیرانه و افکار همسو با آن مأموریت های محوله در سر فصل های آموزشی تدوین نمایند تا فراگیران را در مأموریت های علمی آموزشی و مهارت های تخصصی و عملکرد تقویت نمایند. تامین و تضمین کیفیت آموزش متاثر از اقدامات نظام مند در پیش ، حین و پس از آموزش است . از جمله راههای تضمین کیفیت آموزش در سازمان ها ارزشیابی اثر بخشی آموزش است . ارزشیابی بازخورد لازم برای بهسازی و استمرار اثر بخش برنامه درسی را فراهم می آورد.امروزه ضرورت برگزاری دوره های مختلف آموزشی برای کارکنان و مدیران بر کسی پوشیده نیست . سازمانها هر ساله مبالغ هنگفتی را صرف برگزاری دوره های آموزشی می کنند، اما یکی از دغدغه های اصلی حاکم بر مجریان و برنامه ریزان ، اطلاع از میزان اثربخش بودن دوره های آموزشی برگزار شده است. این دغدغه هر روز پررنگ تر شده و ابعاد تازه ای به خود می گیرد.در این تحقیق به این امر می پردازیم که آموزش های ضمن خدمت در شناخت و درک شغل و مسؤلیت پذیری آنها و ارتقاء توان مدیریتی و روابط متقابل میان کارکنان و ارباب رجوع درفرماندهی انتظامی استان مازندران چه تأثیری دارد؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق:
آموزش ضمن خدمت ، نیروی انسانی را برای رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمان تقویت و در افزایش مهارت های شغلی نیروی انسانی اعم از مدیران و کارکنان مؤثر است. همچنین این آموزش ها حیطه دانش و معلومات مربوط به وظیفه کارکنان را گسترش می بخشد و بر مهارت های شغلیآنان می افزاید.از سوی دیگر مشارکت نیروی انسانی در اتخاذ تصمیمات سازمانی رضایت شغلی آنان را افزایش می دهد . همچنین کارکنان سازمان ، متمایل به شرکت در دوره ها هستند و معتقدند چنانچه شرکت در دوره های آموزشی با یک سری امکانات و مزایای رفاهی همراه باشد، نتایج بهتری حاصل خواهد شد( الوانی، ۱۳۷۴).مجتمع های آموزشی ناجا به منظور برنامه ریزی ، نظارت و کنترل و ارزیابی برنامه های اجرایی آموزش کارکنان در حوزه آموزش وجود دارد که وظیفه آن تهیه طرح ها و تنظیم برنامه های آموزشی اعم از کوتاه مدت و یا بلند مدت ، قبل از خدمت یا حین خدمت در جهت افزایش اطلاعات ، مهارت ها و دانش شغلی و بینش کارکنان در تخصص ها در رده های مختلف و همچنین تعیین سرفصل دروس و محتوای برنامه آموزشی تخصصی ، اجتماعی ، کاربردی کوتاه مدت مورد نیاز مجتمع های آموزشی ناجا و اجرای دوره های مذکور ، صدور مجوز و همچنین ارزیابی دوره های آموزشی یا کارآموزی به منظور رفع نواقص اجرایی و بهینه سازی دوره های مشابه آتی می باشد. ضرورت طراحی و اجرای آموزش های حین کار در سازمان ها به صورت یک امر طبیعی در آمده و همگان بر آن اتفاق نظر دارند . منتها در طراحی و اجرای آموزش ها آنچه دارای اهمیت فوق العاده است ارزشیابی اثربخشی این نوع آموزشها است که بتوان از نتایج بدست آمده آموزشهای تکمیلی و جهت داری را طراحی کرد . معمولا ارزیابی کمی از آموزشها کار زیاد مشکلی نیست ، بلکه ارزیابی کیفی و به تعبیری تعیین اثربخشی آموزش ها کار دشواری است که اگر بتوان این فرآیند را عملی ساخت آموزش ها به ایجادمهارت های مورد نظر کارکنان و سازمانها منجر خواهد شد. سازمانها هر ساله مبالغ هنگفتی را صرف برگزاری دوره های آموزشی می کنند، اما یکی از دغدغه های اصلی حاکم بر مجریان و برنامه ریزان ، اطلاع از میزان اثربخش بودن دوره های آموزشی برگزار شده است. این دغدغه هر روز پررنگ تر شده و ابعاد تازه ای به خود می گیرد.انجام چنین پژوهشی موجب می شود در وهله اول عملکرد کلی مراکز آموزش ضمن خدمت مجتمع های آموزشی ناجا طبق استاندارد مورد بررسی اولیه قرار گرفته و بر اساس آن چنانچه زمینه استانداردها رعایت شده باشد موجبات تقویت انگیزش مدیران اجرایی دوره ها و کارگاه های آموزش ضمن خدمت و تقویت مشارکت شرکت کنندگان دوره های آموزشی می شود . از طرفی دیگر در صورت مشاهده عدم رعایت استانداردها ، با انجام تحیقیق فوق زمینه ای برای ارائه راهکار ها در جهت بهبودد عملکرد در حیطه آموزش نیروی انسانی مراکز آموزش ضمن خدمت مجتمع های آموزشی ناجا صورت گیرد.و همچنین در صورت نیاز به بازنگری و اصلاح برنامه های تفصیلی پرداخته شود.
۱-۴ اهداف تحقیق:
هدف کلی :شناخت میزان اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان ف.ا.ا.مازندران.اهداف جزئی : بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان ف.ا.ا.مازندران در شناخت و درک شغل آنها.بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان ف.ا.ا.مازندران در مسؤلیت پذیری آنها.بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان ف.ا.ا.مازندران در ارتقاء توان مدیریتی آنان.بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان ف.ا.ا.مازندران در سالم سازی روابط متقابل کارکنان در محیط کار با همکاران و ارباب رجوع .
۱-۵ سؤال های تحقیق:
سؤال اصلی :آیا آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران اثربخشی دارد؟سؤال های فرعی:آیا آموزش های ضمن خدمت درایجاد شناخت و درک شغل کارکنان تأثیر دارد؟آیا آموزش های ضمن خدمت درایجاد مسؤلیت پذیری کارکنان تأثیر دارد ؟آیا دوره های آموزشی ضمن خدمت در ارتقاء توان مدیریتی کارکنان مؤثر است؟آیادوره های آموزش ضمن خدمت در سالم سازی روابط متقابل کارکنان در محیط کار با همکاران و ارباب رجوع مؤثر است؟
۱-۶ فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی : آموزش های ضمن خدمت درکارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران دارای اثربخشی می باشد.فرضیه های فرعی:آموزش های ضمن خدمت درایجاد شناخت و درک شغل کارکنان تأثیر دارد.آموزش های ضمن خدمت درایجاد مسؤلیت پذیری کارکنان تأثیر دارد.دوره های آموزشی ضمن خدمت در ارتقاء توان مدیریتی کارکنان تأثیر دارد.دوره های آموزش ضمن خدمت در سالم سازی روابط متقابل کارکنان در محیط کار با همکاران و ارباب رجوع تأثیر دارد.
۱-۷ تعریف واژه های کلیدی:
۱-۷-۱ آموزش ضمن خدمت:
الف) تعریف نظری: جان اف می در تعریف آموزش ضمن خدمت می گوید: آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظام دار و مداوم مستخدمین از نظر دانش ، مهارت ها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان محل خدمت شان کمک نماید. به این ترتیب هدف از آموزش ضمن خدمت ایجاد توانایی بیشتر تولید ، افزایش کارایی در شغل فعلی و کسب شرایط بهتر برای احراز مقامات بالاتر می باشد( ابطحی، ۱۳۷۵). پی یر و گاتر آموزش ضمن خدمت را نوعی کوشش نظام دار تلقی می کنند که هدف اصلی آن عبارت است از هماهنگ و همسو کردن آرزوها ، علائق و نیازهای آتی افراد با نیازها و اهداف سازمان در قالب کارهایی که از افراد انتظار می رودب) تعریف عملیاتی: آموزش های ضمن خدمت ، به آموزش هایی که در مجتمع های آموزشی ناجا انجام می گیرد گفته می شود.
۱-۷-۲ یادگیری:
الف) تعریف نظری: یادگیری عبارت است از تغییری در رفتار آزمودنی در برابر موقعیتی خاص ، تغییری که حاصل تجربه های مکرر آزمودنی در چنین موقعیتی باشد و نتوان آن را ناشی از گرایش های فطری به پاسخ دادن ، بلوغ جسمی و حالات گذاری آزمودنی از قبیل خستگی ،اثر داروها، و جز اینها دانست .یادگیری عبارت است از فرایندی که یک ارگانیسم به وسیله آن رفتارش را در نتیجه یک تجربه تغییر می دهد ب) تعریف عملیاتی: در این تحقیق نیز یادگیری فرایندی است که در رفتار دانش آموختگان تغییر ایجاد می کند .
۱-۷-۳ اثربخشی:
الف) تعریف نظری: از نظر میرسپاسی اثربخش بودن به منظور میزان موفقیت در تحقق هدف ها و انجام دادن مأموریت های محوله است . تعیین اهداف عینی مناسب ، انجام کار صحیح ، اثر بخشی نام دارد. ب) تعریف عملیاتی:در واقع هدف از اثر بخشی آموزش ، میزان موفقیت و تحقق اهداف یا انجام دادن وظایف محوله مورد نظر می باشد و در این تحقیق میزان تأثیر آموزش های ضمن خدمت بر عملکرد کارکنان ف.ا.استان مازندران می باشد که کیفیت کارکرد دوره های برگزار شده از سال ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۲ و میزان موفقیت آن در نیل به هدف های آموزشی و تغییرات به وجودآمده در رفتار و کنش فراگیران و در پایان فعالیت های آموزشی همسویی با اهداف از محقق ، مورد سنجش قرار گرفته است.
۱-۷-۴ توان مدیریت
الف ) تعریف نظری : توان مدیریت عبارت است از توانایی وکارایی مدیر به منظور هدایت ورهبری یک سازمان ویا رسیدن به یک هدف خاص، با دراختیار داشتن منابع وامکانات موجود .توان مدیریت در افراد مختلف متفاوت است وهمین امر باعث به وجود آمدن دو دسته مدیران توانمند وضعیف می گردد. در برخورد با چالش ضعف، مدیر در گام اول شروع به شناسایی هر چه دقیق تر توانایی های خود می کند ودر صورت وجود هرگونه کاستی به پرورش آن می پردازد. اینکه یک مجموعه یاسازمان تا چه حد در رسیدن به اهداف خود موفق است بستگی مستقیم به توان مدیران آن دارد. هرچه مدیر از توان بیشتری در برخورد بامسائل ومشکلات سازمان برخوردارباشد، آن سازمان موفق تر وهرچه این توان کمتر باشدسازمان ناموفق تر بوده ودر دستیابی به اهداف کوتاه مدت ودراز مدت خود دچار مشکل خواهد شد.




نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.