توضیحات
مقدمه
در استان چهارمحال بختیاری، کمتر کسی است که شیخشبان را بلد نباشد، نشناسد و یا لااقل یکبار مسافر این سرزمین و زائر حرم مطهر و با صفای حضرت امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) نشده باشد. امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) از فرزندان حضرت حمزه بن موسی بن جعفر کاظم (ع) است که در درهای زیبا در جنوب غربی این روستا در دهانه کوه بلند و سرسبزی که به نام همین امامزاده مزین است، مدفون گشته و خاک این روستا را به گنج وجود نازنین خویش کیمیا نموده است. این امامزاده سالیانه پذیرای خیل عظیمی از سراسر استان و استانهای میباشد.کلمه شیخ شبان به معنی «چوپان بزرگوار» است و یکی از القاب حضرت امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) هم محسوب میشود که در تذکره ایشان آمده است: «…در زمانی که حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) در طوس تشریف بردند، خبر ولایت مهدی آن حضرت در عالم منتشر شد لذا عدهای از برادران، عموها، عموزادهها و اقوام نزدیک برای شرفیابی به محضر امام (علیه السلام) از مدینه عازم طوس شدند و در طول راه از شهرها و روستاها عبور کردند و دوستان و شیعیان نیز جهت پابوسی آن حضرت به آنها ملحق میشدند تا اینکه حدود ۱۵ هزار نفر عازم طوس شدند و از طریق بغداد و خوزستان به طرف فارس عزیمت کردند که این خبر به مدمون عباسی رسید که این گروه با این ابهت و جلالی که دارند اگر به مردم سرزمین طوس برسند خلافت و حکومت تو تباه خواهد شد لذا به حاکم فارس و اصفهان دستور داده شد که از آمدن ایشان جلوگیری به عمل آید که حاکم فارس شخصی به نام قتلق خان بود که از رفتن ایشان ممانعت میکنند و بین آنها با این گروه بر سر کودکی احمد بن موسی (ع) ملقب به شاهچراغ (مدفون در شهر شیراز) که همراه دیگر برادران همچون سید میر محمد و سید علاءالدین و سید میر حسین دیگران به زیارت آن حضرت میرفتند جنگی واقع میشود که در نتیجه تعدادی من جمله حضرت احمد بن موسی و سید میر محمد و سید میر حسین و سید علاءالدین و جمعی دیگر شهید میشوند و بقیه در شهرها و بیغولهها، کوهها و بیابانها متواری و توسط مأموران حکومتی از طرف یوسف بن حجاج ثقفی که حاکم اصفهان بود تحت تعقیب قرار میگیرند و ایشان (من جمله این سید بزرگوار) در لباس مبدل به صورت گمنام در گوشه و کنار این دنیای پهناور به زندگی خود ادامه میدهند آن هم در خفا که بعضی هم در مقارهها به عبادت خداوند مشغول میشوند و با قوت لایموت میسازند.لذا امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) نیز جزء یکی از این آقازادگان بود که از جور حکام ظالم در لباس مبدل زندگی میکرد با آمدن در این سرزمین که قبلاً او را ایلگاء میگفتند با گلهداری به نام محمود شعیب که یکی از عربهای خراسان بود آشنا شده و از او میخواهد جهت امرار معاش کاری را به ایشان واگذار نماید. محمود شعیب هم موافقت کرده و چون شناخت و اطلاعاتی از مقام آقا نداشت یک گله گوسفند به عنوان چوپان در اختیار آن بزرگوار میگذارند و آن حضرت در طول ییلاق و قشلاق گله را اداره مینمود. مکان قشلاق ایل محمود شعیب در روستاهای اطراف اصفهان و ییلاق آن در محلی به نام صحرا و روستای مَرغ آشنا بود (که فعلاً نیز به همین نام و بخشی ار ان هم مشهور به عرب خان است منتها تبدیل به یکی از مزارع روستای شیخ شبان شده و ضمناً محل شیخ شبان کنونی در آن زمان صرفاً چشمه آب و زمین کشاورزی بوده است. امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) که فردی سخی و بخشنده بود دسترنج چوپانی خود را به چوپانان دیگر میبخشید به این دلیل مشهور به «شیخ شبان» «شیخ چوپان» به معنی چوپان بزرگوار شد و از جمله دلایل دیگر شهرت ایشان به این لقب (که باعث افتخار روستای شیخ شبان میباشد) کرامات و معجزات مختلفی است که از ایشان دیده شده بود که متأسفانه در این فراز مجال ذکر آن نیست.به هر صورت با پی بردن به کرامات این امامزاده واجب التعظیم (ع) و با پافشاری محمود شعیب ایشان خود را معرفی نمود و مورد احترام ویژه ایل نشینان، عشایر، مردم منطقه، و شخص محمود شعیب قرار میگیرند.محمود شعیب پیشنهاد ازدواج ایشان را با دخترش میدهد که مورد قبول واقع شده و پس از مراجعت حضرت سید بهاءالدین محمد (ع) به عربستان و انجام اعمال حج در مکه و مدینه و بازگشت مجددشان به ایران این ازدواج صورت گرفته و ثمره آن تولد ۴ فرزند شامل ۳ پسر به نامهای «سید محمد» معروف به سید محمد بازار (مدفون در بازار شهر شوشتر استان خوزستان)،«سید احمد» معروف به بابا پسر احمد (مدفون در حوالی شهر بن ۱۴ کیلومتری روستای شیخشبان)، «سید ابراهیم اکبر» معروف به زین الدین (مدفون در حوالی ازگرد اصفهان) و یک دختر به نام «سیده فاطمه» (مدفون در خیابان چهارسوق اصفهان) میباشد و در ضمن برادر امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) به نام امامزاده هارون ولایت نیز در اصفهان مدفون و مرقد ایشان مورد احترام و محل زیارت عاشقان است. بهرحال پس از مدتی محمود شعیب فوت میکند و چند سال بعد زمان وفات امامزاده هم فرا میرسد که پس از از رحلت ایشان و دفن پیکر مطهر آن بزرگوار در محل امروزی (که واقعه معجزه آسایی دارد) و همانگونه که ذکر شد آن زمان فقط چشمه آبی بود و روستای شیخشبان وجود نداشته بقعه کوچکی بر روی مزار شریف آن بزرگوار میسازند و فرزندان ایشان نزدیک این چشمه اسکان نموده تشکیل روستایی را میدهند که این روستا کمکم توسعه پیدا میکند و آنها لقب امامزاده بزرگوار (ع) را نیز به عنوان نام روستا انتخاب کرده و روستای شیخشبان ایجاد میشود در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق اهالی روستا را سادات موسوی (از ذریه امامزاده سید بهاءالدین محمد تشکیل میدهند) به استثناء تعداد کمی از اهالی که از سایر نقاط به این روستا مهاجرت کردهانددر ضمن بقعه متبرکه امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) به تدریج در هر عصر و زمانی توسط افراد استادی بازسازی میشود تا در زمان هلاکوخان مغول و خواجه نصر الدین طوسی و سلاطین و خوانین و کلام و علماء و مراجع ذیصلاح است که همگی این شجرهنامه را تأیید و به مهر معتبر رسانیدهاند.شجرنامه یاد شده از نشانگر شخصیت والای این امامزاده لازم التعظیمو صحیح النسب میباشد در مورخ ماه جمادی الاول سند چهارصد و بیست و چهار (۴۲۴) پس از هجرت نبوی (ص) تنظیم گردیده است. در طول زمان و اعصار کرامات و معجزات موثق و مختلف روایت شده از آن بزرگوار فراوان است.بقعه کنونی امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) هم که البته بخش زیادی از آن در چند سال اخیر مورد بازسازی و تجدید بنا قرار گرفته مربوط به دوران صفویه، با نمای چهارگوش کنیهدار و دارای کتیبه و تاریخ است که قبلاً نیز دارای ایوان و بالکون ستونی بزرگ مصفا زیبا با حجرهها در اطراف و برخوردار از چشمانداز کوهستانی بوده. شایان ذکر است که بنای تاریخی این بقعه متبرکه (بر اساس نامه شماره ۹۲۳/۱۲۷/۸۹۲ مورخ ۸/۳/۱۳۸۹ مدیرکل محترم میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان چهار محال بختیاری در فهرست آثار ملی ایران به شماره ۲۳۸۲۴ و تاریخ ۲۵/۸/۱۳۸۷ به ثبت رسیده است.اهالی روستا شیخشبان که اکثر قریب به اتفاق آنها را سادات تشکیل میدهند مردمی خونگرم، مهماننواز و مهربان هستند که دارای مذهب شیعه اثنیعشری بوده و با توجه به این که از سلاسه امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) میباشند مؤمن و معتقد و علاقمندبه حضرات اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان مکرم وحی(ع) بوده و همانطور که همگان میدانندزمانی این روستا را تحت عنوان «نجف اشرف چهارمحال» میخواندند.روستای شیخشبان الفت و پیوند دیرینهای با اسلام و روحانیت داشته و دارد که نشان این امر روحانیون بزرگوار و عالمان در حد اجتهاد این روستا در دورانهای مختلف و همچنین قریب به بیش از ۵۰ طلبه علوم دینی در حال تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه به دلیل علاقه وافر اهالی این روستا به مسائل دینی و اعتقادی و اسلامی میباشد.مردم روستای شیخشبان مردمی انقلابی و متعهد بوده و از جمله روستاهایی هستند که افتخار میکنند حتی در زمان رژیم طاغوت ستمشاهی هم طاغوتی نبودند. تاریخ سیاسی و انقلابی روستای شیخشبان حاکی از این است که اولین مبارزات ضد طاغوتی در سطح منطقه و حتی شهرستان را اهالی روستای شیخشبان برگزار میکردند. این روستا در جنگ تحمیلی ۸۵ شهید تقدیم نظام و خاک پاک ایران کرده است و گویای حضور پر شور و جدی این اهالی در صحنههای انقلابی ایران میباشد. روحشان شاد راهشان پر رهرو باداهالی روستای شیخشبان که اکثریت قریب به اتفاق آنها را سادات تشکیل میدهند؛ مردمی خونگرم، مهماننواز و مهربان هستند که دارای مذهب شیعه اثنیعشری بوده و با توجه به این که از سلاسه امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) میباشند؛ مؤمن و معتقد و علاقمند به حضرات اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان مکرم وحی(ع) بوده و همانطور که همگان میدانندزمانی این روستا را تحت عنوان «نجف اشرف چهارمحال» خطاب میکردند.با توجه به این پشتوانه تاریخی و فرهنگی این روستا در حال حاضر از پتانسیل و تواناییهای بالقوهای تشکیل شده، که میتوان به اجرای طرحهای گوناگون زمینه رشد و توسعه صنعت گردشگری را در این روستا پدید میآورد.در سالهای اخیر اقداماتی توسط سازمان اوقاف و امور خیریه، جهت طراحی اطراف حرم این امامزاده صورت گرفته است. این طرح به منظور اجرا و تکمیل، با هدف ایجاد و توسعه فضای زیارتی، فرهنگی، سیاحتی و گردشگری متناسب با شأن زائرین گرامی حضرت امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) به عنوان یکی از امامزادگان کاملاً صحیح النسب و کانونهای مهم و قابل توجه زیارتی و گردشگری استان چهر محال بختیاری با شرایط بسیار مساعد و مطلوب آب و هوایی و جغرافیایی و طبیعت بکر و زیبا و برخوردار از پتانسیلهای بسیار بالا و منحصر به فرد در ابعاد گوناگون میباشد. همانطور که در نقشه زیر هم مشاهده میشود طرح جامع مجموعه زیارتی این امامزاده آماده شده اما هنوز بسیاری از بخشهای ان اجرا نشده است.
وضعیت امکانات موجود:
در سالهای اخیر اقداماتی توسط سازمان اوقاف و امور خیریه، جهت طراحی اطراف حرم این امامزاده صورت گرفته است. این طرح به منظور اجرا و تکمیل با هدف ایجاد و توسعهی فضای زیارتی و فرهنگی، سیاحتی و گردشگری متناسب با شأن زائرین گرامی حضرت امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) به عنوان یکی از امامزادگان کاملاً صحیح النسب و کانونهای مهم و قابل توجه زیارتی و گردشگری استان چهارمحال بختیاری با شرایط مساعد و مطلوب آب و هوایی و جغرافیایی و طبیعت بکر و زیبا برخورد از پتانسیلهای بالا و منحصر به فرد در ابعاد گوناگون میباشد.امکانات و تسهیلات تفریحی، گردشگری، اسکان، جاده آسفالته، پارکینگ، زائرسرا، پارک بازی کودکان، سکوهای نشیمن و… آستان مقدس حضرت امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) نیز در حال حاضر، از ضعیف نسبتاً مطلوبتری نسبت به چند سال قبل برای پذیرایی از زائران و گردشگران برخوردار است، لکن تا رسیدن به حد شایسته و مورد نیاز فاصله زیاد و نیازمند همت و یاری بیشتری است.
روستای شیخشبان از نگاه تاریخ:
روستا شیخشبان از نگاه تاریخ نام روستا قبل از شیخشبان مزرعه مَرغ آشنا نام داشته و مردم آن از یک چشمه پرآب استفاده و از چهار برج نسبتاً بلند در چهارگوشه روستا محافظت امنیتی میشدند. گفتهاند: زمانی که افغانها به اصفهان حمله کردند چهار برج روستا مورد استفاده گروهی از افغانها قرار گرفت و ظاهراً مدت زیادی در این روستا اسکان موقت گزیدند و در آخرالامر همین برجها و قلعهها توسط همین افغانها ویران گردید و قبور مردگان اقوام ترکذ حکایت از این دارد که افغانها پناهنده شده از اصفهان بدون دلیل این منطقه را ترک نکردهاند بلکه بخاطر درگیری و تهاجمی نا برابر توسط ترکها با مشارکت اقوام لر باعث ترک افغانها از این منطقه شدهاست. نقل میکنند که مسجد جامع روستای فعلی توسط همین افغانها ویران شده است حتی منازل مربوط به زرتشتیان هم که تا حدودی سالم باقی مانده بود توسط قوم افغان ویران شد. در مجاورت روستای شیخشبان چهار قبرستان از قدیم وجود داشته که قدیمیترین سنگ قبر مربوط به دوره صفویه است که به علت شرایط آب و هوایی و بیتوجهی اهالی و ساختمان سازی معاصر قبور قدیمی و لوح سنگ قبرهای آن از بین رفته است. در فواصل مختلف بین ۲ تا ۶ کیلومتر آثار قبور قدیم دیگری در اطراف روستا وجود دارد مانند قبرستان گوراب، قلعه هدهد و قبور اطراف نزدیک حرم که قدیمیترین سنگ قبرهای آن در عمق ۳متری پیدا شده که به نقل راوی تاریخ ۲۶۳ (ه.ق) که ظاهراً متقارن با زمان امام امام رضا (ع) بوده است.
شخصیتهای برجسته روستای شیخشبان:
روستای کوچک اما با عظمت شیخشبان که گوهری که در این منطقه میدرخشد. این روستا از قدیم الایام مهد پرورش علما و فضلای بزرگی بوده که در طول تاریخ درخشان تشیع چهرههای برجستهی علمی و دینی بودهاند. نقل است برخی از علما این سادات در اواسط قرن ۱۱ و ۱۲ هجری قمری به نجف اشرف مهاجرت کرده که گروهی از همین خاندان در شهر کاظمین و کربلا سکونت دارند و در دوره معاصر هم چهرههای علمی و دینی زیادی در حوزههای علمیه قم، اصفهان، شهرکرد و سایر شهرهای کشور مشغول تحصیل علمی و دینی میباشند.از جمله بزرگان قدیمی و به نام روستا را میتوان عالم ربانی حضرت آیت الله حاج سید عطاءالله احمدی از سادات روستای شیخشبان نام برد که دوران تحصیل در اصفهان میگذراند و در سال ۱۳۳۱ شمسی به قم مهاجرت مینماید و در آستان حضرت معصومه(ع) از مائده الهی علم و دانش بزرگانی چون امام خمینی(ره) آیات معظم بروجردی، گلپایگانی و دیگر اساتید آن زمان بهرهمند میشود و به محبت اشراف و توان علمی که داشته قسمتی از بحثهای آیت الله بروجردی را به زبان فصیح عربی به رشته تحریر در میآورند و تألیفات دستنوشتههای دیگر معظم له موجود میباشد که به چاپ نرسیده است. این عالم ربانی در انقلاب نقش برجسته داشته است. ایشان در ۷۵ سالگی به بعد بطور ناگهانی دچار بیماری میشوند و از نظر جسمانی بسیار ضعیف و رهسپار دیار باقی میشود.از جمله شخصیتهای دیگر روستا سید اسدالله کاظمی معروف به آقا نجفی میباشد که در حوزه علمیه نجف اشرف با حضرت آیات سید ابوالحسن اصفهانی و عالمان دیگر همدرس و از مراجع بزرگانی همچون آخوندی خراسانی بهرهمند شد و اجازه اجتهاد دریافت نمود وبا دعوت مردم به ایران مراجعت فرمودند این دو عالم بزرگ در صحن امامزاده سید بهاءالدین محمد آرمیده اند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.